عصر پاییزی

فقط یه جور میتونم این روزهای اول پاییز لعنتی رو رد کنم
اونم اینکه بعد از ظهرا بخوابم تا دم غروب
بعد بیدار شم یه چای داغ بریزم با شکلات
فوت کنم تو چایی تا بخارش بخوره تو پیشونیم
بعد چهار زانو بشینم روی مبل و تو استکان چایی غرق بشم

نظرات 6 + ارسال نظر
محسن باقرلو دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ب.ظ

چه عجب حاج خانوم ؟ از این ورا ؟!

جهت غافلگیری بلاگستان
اصلا خودت چه عجب از این ورا ؟

نگین دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ب.ظ http://www.mininak.blogsky.com

سلاااااااام!
ولی من پاییزو خیلی میدوستم! مخصوصا باروناشوووووو
چه عجب آپ کردی شما:-*

نگین منم بارونو دوست دارم اما این شبای بلند پاییز عذابم میده
مرسی عزیزم

هارمونی دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ب.ظ http://haarmooni.persianblog.ir

طعم شکلات هم توی پاییز لعنتی حروم میشه!

اما طعم پاییزو که بهتر میکنه

کلاسور سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ http://celasor.persianblog.ir

راه خوبیه !

اوهوم

گارسیا سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ب.ظ http://draft77.com

چه خوبه که آپ میکنی حتی اگه کلافه از این روزها و شبها باشی
دوووووووووووستت دارم خیلی

مرسی دوست خویممممممممم

رضا قلی پور شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ق.ظ http://sepitameh.blogfa.com

مهسای عزیز
گذشته از پائیز لعنتی که اصلا به دل ننشست ، ولی اون بخش چای را خیلی خوب اومدی ......... می دونی که چای خور جماعت روز حساب جایگاه ویژه ای دارن

این پاییز شما هم اصلا به دل من نمیشینه
باید چایی خور باشی تا بفهمی
خوشم میاد که میفهمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد