تازگی ها فهمیدم یه ارتباط مستقیمی بین آفلاین شدن من و آنلاین شدن تو وجود داره!

...

باور کن

فقط همین یه پاییز بگذره

بقیه عمرمو سر سلامت میگذرونم

عصر پاییزی

فقط یه جور میتونم این روزهای اول پاییز لعنتی رو رد کنم
اونم اینکه بعد از ظهرا بخوابم تا دم غروب
بعد بیدار شم یه چای داغ بریزم با شکلات
فوت کنم تو چایی تا بخارش بخوره تو پیشونیم
بعد چهار زانو بشینم روی مبل و تو استکان چایی غرق بشم

رنگ مو

یه مرد ایرانی


همیشه یه مرد ایرانیه


حتی اگه فروشنده ی رنگ مو باشه


میگه : خانم حیف نیست موهای مشکی تونو رنگ میکنید!!!!

تا حالا شده انقدر  بهتان فشار عصبی از حرفی که نگفته مانده باشد وارد شده باشد که کلا کنترل رفتارتان را از دست بدهید ؟  

نه خوب حتما نشده ، وگرنه یکیتان در موردش مینوشتید  

امروز صبح من دقیقا این حالتی که توصیف کرده بودم شدم :  

همکار گرامی نشسته بود پشت تلفن در 3 تا خیابان آنور تر و هی ارد های ناشتا میداد و ما هم از رو در بایستی ذاتی مان اجرا میکردیم  

تا اینجا که دیگه خون داشت خونمو میخورد  

دلم میخواست پشت تلفن داد بزنم سرش بگم : زنیکه ی ک و ن گنده من که نوکر بابات نیستم ، اما خوب نگفتم و نتیجه اش این شده بود که ساعت 3 بعد از ظهر سوار صندلی چرخ دارم شده بودم و روی سرامیک های کف سالن سر میخوردم درست مقابل چشم همکار هایی که اصلا دلم نمیخواست از من آتو داشته باشند  

حالا که خوب فکر میکنم میبینم باید صبح ها قبل از رفتن قرص آبی هامو 2 تا بخورم